کوچولوی عزیزم الهی که من قربونت برم مامانی بالاخره بعد از دو هفته سختی کشیدن و تحمل بیماری شما سر حال شدی و دیگه اثری از مریضی نیست . البته هنوز هم باید تا اخر هفته داروهات و مصرف کنی تا خوب خوب بشی .
عزیزم میخوام از محبت های این چند روز عزیز فاطمه بگم که برات از جون مایه گذاشت و خودشم اینجا از پا در اومد و متاسفانه مریض شد و یک شب زیر سرم بود تا یه خورده حالش جا اومد . 6 روز پیش ما بود و دوباره برگشت خونشون خوب هرچی باشه اونم که بیکار نیست بالاخره خودشم کارو زندگی داره . با اینکه دلش نمیخواست از اینجا رفت . اما شما هم که سر نامهربونی برداشته بودی و طفلک عزیز جون رو تحویل نمیگرفتی اخه زیاد نمیبینیشون و طبیعیه که نشناسی اما این متن و برات مینویسم که سلامتیت رو مدیون اونی پس حواست باشه که باید تا عمر داری و زنده هستی بوسه بر دستانش بزنی .
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
خوب بعد از مریضی شما من این یه جفت کفش و با سلیقه خودم گرفتم البته من بیشتر زوق زدم تا خودت اینم عکسش
عزیزم اینم مال شب گذشته است که رفتیم تا شام بریم بیرون منم از شما عکس گرفتم
عزیز دلم امیدوارم دیگه هیچوقت رنگ مریضی رو نبینی که اگر باز هم چنین شود این بار حتما خواهم مرد .