نازنین فاطمه

نازنین فاطمه جان تا این لحظه 11 سال و 9 ماه و 5 روز سن دارد

مامان کوچولوی من ...

اینم یکسری عکس رمانتیک از دخترم به درخواست خاله مهسا(مامان امیر ارشا) و تهدیدات خاله زهرا (مامان رز ) 

دختر عزیزم عاشق این کارتم که انگار تو وجود همه دخترا هست که یک روزی مادرای آینده هستن . بله همه ما زنها یه روزی بچه بودیم و درست مثل نازنین عاشق خاله بازی و مامان بازی . و حاله جای عروسکای ما رو شما فرشته کوچولوها گرفتین و امید وارم عزیز دلم که یه روزی هم جای عروسک شما رو یه فرشته کوچولو بگیره امین .


تاریخ : 30 آبان 1392 - 04:38 | توسط : مامان نازنین و طاها | بازدید : 1609 | موضوع : وبلاگ | 34 نظر

نازنین و ماه محرم امسال...

سلام خاله ها و نینی های عزیزم . 

تو این ماه عزیز یه کوچولو سر ما هم شلوغ شده و کمتر وقت میکنم بیام نینی پیج . اما بعد از این ماه عزیز دیگه هر روز بیام و به همتون سر بزنم .

خوب این هم عکسهای جدید به درخواست خاله های مهربون ( مامان امیر ارشا جونم و رز گل قشنگم ) 

ما هر شب به دعوت آقامون امام حسین(ع) میریم حسینیه و از اونجایی که نازنین شیطنت میکنه تو حسینیه نمیشه ازش عکس گرفت برای همینم تمام عکسها یا قبل از مراسم یا بعد از مراسم تو خونه گرفته شده .

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

خوب این هم یه عکس متفاوت که توصیه میکنم افراد زیر 18 سال نبینن. آخه بعد از کشتن داداشی نوبت به کشتن بابایی رسیده

به دلیل خشونت زیاد از گذاشتن بقیه عکسها معضوریم .


تاریخ : 21 آبان 1392 - 22:26 | توسط : مامان نازنین و طاها | بازدید : 1208 | موضوع : وبلاگ | 30 نظر

خبر های جدید....

l10.gif

خاله ها خبر اول مربوط به دندونهای نازنین جونمه . دختر قشنگم عزیزم الهی که من فدای بند بند تنت بشم خیلی وقته که متوجه شدم همه دندونای شما با هم سر زدن و دارن به ما سلام میکنن . بله همشون با هم و کاملا بی سر و صدا در اومدن و تو دهن کوچولوی شما جا گرفتن . خیلی خوشحالم  عزیز دلم .

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

یه کار خیلی جالب و قشنگ هم دیشب انجام دادی که خیلی با مزه بود رفته بودی کنار ماشین لباسشویی و داشتی دکمه هاشو دستکاری میکردی که من اومدم و شما رو یه کوچولو دعوا کردم . اونوقت بود که خیلی جدی وایستادی جلوی من و زدی پشت دست خودت و میگفتی تتچ(یعنی کتک ) با این که تا حالا نزدمت اما نمیدونم این کارو از کجا یاد گرفته بودی . خیلی خنده دار بود دلم میخواست گازت بگیرم چون با ای حرکتت بد جوری خوردنی شده بودی .

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

چند وقت پیش رفته بودیم بازار از جلوی یه مغازه اسباب بازی فروشی رد شدیم که شما چشمت افتاد به یه میمون سیاه و زشت و گیر دادی که اون و داشته باشی با اینکه من ازش خوشم نمیومد اما چون شما خوشت اومده بود بابا جونت رفت و اون و برات خرید و البته خیلی هم دوستش داری و من موندم که همه دخترا عاشق عروسکای رنگاورنگ هستن اما شما عاشق این میمون شدی واقعا که .

 

 

این ربانی هم که بستم به موهات شاهکار خودمه . ولی بخدا موهات و شونه کردم نمیدونم چرا این شکلی وامیستن اخه یه کمم فر دارن خوب شاید واسه همینه .

خیلی دوستت دارم بخدا جیگر من .


تاریخ : 12 آبان 1392 - 21:23 | توسط : مامان نازنین و طاها | بازدید : 1207 | موضوع : وبلاگ | 41 نظر

من و لباسهای زمستونیم ....

عزیزم امسال چون بزرگتر شدی لباسهای پارسال اصلا اندازه شما نبود برای همینم تصمیم گرفتم که برای پاییز یه دست لباس بخرم برات ولی اصلا اینکه با هم ست باشن برام مهم نبود و فقط از هر رنگی که خوشم اومد خریدم اینم بگم که واسه 3 ماه زمستون که هوا سرد تر میشه یه دست دیگه برات میخرم عزیزم 

وقتی داشتم از شما عکس میگرفتم و مدام قربون صدقت میرفتم  یهو دستت و گذاشتی روی بینیت و گفتی هییییییییییییسسسسسسسسسسسسس . وای اون لحظه دلم میخواست بخورمت . فدات شم من عزیزم.


تاریخ : 07 آبان 1392 - 22:16 | توسط : مامان نازنین و طاها | بازدید : 1229 | موضوع : وبلاگ | 40 نظر

داداشی رو کشتم .....

دیدن این تصاویر برای افراد زیر 18 سال و افراد دارای بیماری قلبی ممنوع میباشد .

هر گون پیش آمد ناگوار در اثر دیدن این تصاویر بر عهده خودتان است .

 

 

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------

اینم عکس مهشید-امیر مهدی و نازنین

این عکس و خونه بابا بزرگ گرفتیم انقدر شیطنت کردن که نمیشد درست ازشون عکس گرفت 

 


تاریخ : 03 آبان 1392 - 22:04 | توسط : مامان نازنین و طاها | بازدید : 1658 | موضوع : وبلاگ | 27 نظر