نازنین فاطمه

نازنین فاطمه جان تا این لحظه 11 سال و 8 ماه و 13 روز سن دارد

برای دخترم .....

عزیزم امروز میخوام یه کم برات بنویسم . از چیزهایی که شنیدم و از فکرهایی که تو ذهنم نقش بسته .

میدونی مامانی چند روز پیش عزیز جون (مامان بابایی)ر. میگم به من گفت شما که انقدر برای این دختر لباس میدوزین یا میخرن خوب عادت میکنه فردا که بزرگ شد و ازدواج کرد همین فدر توقع هم از شوهرش داره . میبینی مامان جون گفت شوهرش . ههههههه نمیدونستم زوق کنم یا بشینم گریه کنم . زوق کنم برای اینکه بالا خره شما هم بزرگ میشی و منم باید ازدواجت رو ببینم و گریه کنم برای اینکه یه روز مجبورم ازت جدا بشم .

نمیخوام به جدایی فکر کنم میخوام به روزهای قشنگ با تو بودن فکر کنم به این که بزرگ میشی . درس میخونی . ازدواج میکنی و بچه دار میشی . واییییییییییییییییی خدا چقدر قشنگه فکر کردن به تمام این لجظه ها . لحظه ای که خواستگارها پاشنه در رو از جاش در میارن و شما برای همشون ناز میکنی و اخر یه فرد شایسته که لایق فرشته کوچولوی من باشه پسند میشه و شما رو با خودش میبره . به قول بابا جونت که یگه دخترم و به هرکسی نمیدم به کسی میدم که کس باشه.پیرهن تنش اطلس باشه . و از همه مهمتر پسر شاه باشه . happy wink emoticon

بله یه همچین بابای داری شما . گلم این ارزوی همه پدر و مادرهاست که بچه هاشون خوشبخت شن و تو زندگیشون موفق باشن . شاه و گدا فرق نمیکنه . ادمیت و انسانیت و از همه مهمتر شرف و شخصیت در اولویت انتخابه و بعد هم بقیه چیزهای جانبی . دخترم ( گوهر خویش را مزن بر سنگ هر بیگانه ای سعی کن گوهر شناس قابلی پیدا شود ) عزیزم میبینی وقتی دارم اینا رو مینویسم تو چشمام برق شادی موج میزنه تاز من فکر نوه هم کردم . هههههههههههه جالبه نه . الهی فدات شم امیدوارم خوشبخت باشی همیشه و در همه حال هم موفق و پیروز باشی عزیز دلم .

میبوسمت عزیزم

cheerleader blowing a kiss emoticon


تاریخ : 28 شهریور 1392 - 21:21 | توسط : مامان نازنین و طاها | بازدید : 1310 | موضوع : وبلاگ | 30 نظر

یک شب در خانه عمو...

عزیزم اینجا رفتیم خونه عموجان و من تصمیم گرفتم که از شما عکس بگیرم اما از 40 تا عکسی که گرفتم اینا قابل دیدن بودن . 

قربونت برم من که نفس کشیدن بدون شماها برام غیر ممکنه چون تازه میتونی قشنگ راه بری یه گوشه که آروم نمیگیری همش میخواستی از اینور خونه بری اونور خونه تو عکسهات قشنگ معلومه

 

والبته عمو جان و پسر عموی شما شده بودند چشم و مواظب شما بودن .چرا؟ چون همش میخواستی از در اتاق بری بیرون و چون خونه تازه ساخته هنوز حیات رو درست نکرده بودند و از اونجایی که اینجا جنوبه و حیوانات گزنده زیاد داره خطر ناک بود که شما بری بیرون برای همین همه مراقب شما بودن تو عکسها معلومه عزیزم . 

دختر وروجک مامان عکسها تو ببین چقدر شیطنت کردی شما .


تاریخ : 25 شهریور 1392 - 19:00 | توسط : مامان نازنین و طاها | بازدید : 2858 | موضوع : وبلاگ | 22 نظر

خبررررررررررررر جدییییییییید هورااااااااااا......

اول اینکه نازنین دختر قشنگم مرواریدهای 11 و 12 جوانه زدند . الهی قربونت برم که انقدر بی سر و صدا دندونات در میاد فدات شم .

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

خبر دوم از زبون نازنین : خاله جونای مهربونم زندگیه سر شار از عشق مامان جون و بابا جونم در تاریخ 25 شهریور 8 ساله میشه

عاشقتونم مامان و بابای عزیزم

این عکس هم مال وقتیه که اونا باهم رفته بودن ماه عسل

اینجا مامان جونم 18 سال و بابا جونم 21 سالشه .

حالا خودم: همسر عزیزم از اینکه با منی خدا رو شکر میکنم و امیدوارم که  سالگرد 70 سالگیه ازدواجمون رو در کنار فرزندان و نوه هامون جشن بگیریم . آمین

و این هم بهترین و زیباترین اتفاقهای زندگیه 8 سالمون

انشاالله مامان جان همیشه سالم و سلامت باشید فداتون .


تاریخ : 23 شهریور 1392 - 21:55 | توسط : مامان نازنین و طاها | بازدید : 1409 | موضوع : وبلاگ | 29 نظر

نازنین سریه جدید جدید....

اینم عکسهای جدید به درخواست مامان رز کوچولو ...

این عکسهارو خونه عمه نازنین جان گرفتم اما از 60 تا عکس فقط همین ها قابل گذاشتن بود و بقیه همه به لطف شیطنتهای این وروجک خراب شدن . 

اینجا تو این عکس نازنین گیر داده بود که کنترل تلوزیون رو بزاره تو لباسش

اگر هم به حرفش گوش نمیکردیم این کاری بود که میکرد 

بعد که مراسم کنترل در لباس کنون تموم شد شروع کرد خودشو واسه باباش لوس کردن 

بعد عمه جان وقتی دید که نازنین داده باباش و خسته میکنه رفت و یه جورچین اورد داد دست نازنین و نازنین هم سرش کلاه رفت و دست از سر باباش برداشت 

این بود داستان یک شب در خانه عمه . هههه

امیدوارم مورد پسند باشه . یه چیز دیگه هم بگم که لباس نازنین هم از شاهکارهای خودمه .


تاریخ : 17 شهریور 1392 - 19:14 | توسط : مامان نازنین و طاها | بازدید : 1311 | موضوع : وبلاگ | 48 نظر

نازنین اینجا... نازنین اونجا...نازنین همه جا

 

 

 

 

 

 

 


تاریخ : 16 شهریور 1392 - 02:44 | توسط : مامان نازنین و طاها | بازدید : 1368 | موضوع : وبلاگ | 37 نظر

یه صحبت............

دوستای عزیزم از تایپک هایی که گذاشتین ممنونم همشون قشنگ و جالب بودن .

یه سوال دارم از همتون 

اینجا نازنین 73 تا دوست داره اما از این 73 تا دوستی که داره فقط 20 نفر نهایتش 30 نفرشون نظر میزارن در حالی که من سعی میکنم به همشون سر بزنم . میخواستم بدونم شما هم همین مشکل رو دارید یا فقط مال من اینجوریه عایا؟Being confused animated emoticon

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

یه هم فکری هم میخوام مامانی مهربون 

اینکه به بچه هاتون بعد از یک سالگی چی میدین ایا تغییر خواصی در عذا خوردنشون دادین ؟ 

مامانایی که نی نی های تپل مپل دارن چی به بچه هاشون میدن ؟

لطفا کمک کنید ممنون دوستای خوبم .classic happy smiley face smiley


تاریخ : 14 شهریور 1392 - 22:34 | توسط : مامان نازنین و طاها | بازدید : 2571 | موضوع : وبلاگ | 20 نظر

تایپک این قسمت با شما....

تایپک این قسمت با شما....


تاریخ : 12 شهریور 1392 - 20:56 | توسط : مامان نازنین و طاها | بازدید : 1243 | موضوع : فتو بلاگ | 23 نظر

عکسهای تقلیدی هنری...

عزیز دل مامان الهی قربونت برم وقتی عکسهای خوشکلی که مامان امیر ارشا جون از امیر ارشا گرفته بود رو دیدم بر ان شدم که تقلیدی بس اشکار بکنم و منم از شما عکس هنری بگیرم که با همکاری نکردن صمیمانه شما دختر خوشکلم این امر میسر نشد و نتیجه عکسهایی شد که اینجا میبینیم .

1- عاشق این جوری غنچه کردن لبهاتم مامانی دلم میخواد بخورمشون عسلم .

 

 

 

2-اینم که شمارو نشوندم روی مبل اما انقدر تکون خوردی که عکسهات شدن اینا

3-اینجا هم که شمارو نشوندم قاطیه عروسکا مثل امیر ارشا بشه اما این شکلش شد ههههه

4- واین هم عکس اخر که بعد از طلاش فراوان موفق به گرفتن عکس هنری نشدم تصمیم گرفتم که از عروسکا عکس بگیرم حداقل


تاریخ : 10 شهریور 1392 - 06:52 | توسط : مامان نازنین و طاها | بازدید : 1900 | موضوع : وبلاگ | 30 نظر

کاپو چینوی نازنین کی میخواد؟

کاپو چینوی نازنین کی میخواد؟


تاریخ : 08 شهریور 1392 - 19:12 | توسط : مامان نازنین و طاها | بازدید : 1150 | موضوع : فتو بلاگ | 20 نظر