سلام سلام اولین پست سال 1393هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
.
.
دوستان عزیزم سال 93 رو با یه پست باحال شروع میکنم . پستی که پر از خاطره های شیرینه
قبل از سال ما تصمیم گرفتیم که به یه مسافرا طولانی بریم و یه تصمیم بهتر اینکه توی این سفر یک سری از دوستانی رو که توی نی نی پیج باهاشون آشنا شدیم رو ببینیم . و اولین کسی رو که توی این سفر باهاش قرار ملاقات گذاشتم علی آقا و مامانش عزل جون بود . نمیدونید که برای لحظه دیدار چه استرسی داشتم . استرسی از روی شوق که واقعا غیر قابل وصفه .
از بم راها افتادیم و اولین دیدار تو کرمان بود . غزل جون به همراه گل پسرش علی آقا اومدند و حقیقتش برای من همه تصوری که از مامان علی جون داشتم یهو خراب شد . غزل جون با همه تصورات من فرق داشت .
خوب بگزریم اما دیدارمون خیلی جالب و شیرین بود و تصمیم گرفتیم که کلی عکس بگیریم . عکسها زیاد بود من فقط 3 تارو میزارم اما عکس خودمون رو نمیزارم چون از طرف غزل جون فعلا اجازه ندارم .
و اما عکسها
طاها و نازنین و علی جون
توی عکسها طاها خیلی شیطنت میکرد که البته بالا کاملا مشخصه .
اینم بگم که تا آخر 13 شمالیم و البته با یکسری دیگر از دوستان هم که تهران هستن قرار ملاقات داریم که به محض دیدار پستش رو خواهم گزاشت .
باتشکر از غزل جون