سلام به دختر قشنگم و یه سلام ویژه به همه نینی پیجی های عزیز.
خوب اول بگم از عروسیه اولی که عروس خانوم خواهر زاده زندایی من بود . تو این عروسی نازنین اول یه کوچولو دست زد . بعد یه کوچولو رقصید و میوه خورد و بازی کرد امااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا به علت شیطنت از روی صندلی افتاد زمین و همین بهونه ای شد که تا آخر عروسی بنای ناسازگاری بزاره و نق بزنه . بله اما جاتون خالی حسابی هم خوش گذشت . این عکسها هم قبل از زمین افتادنشه
واما توی این عکس هم که حسابی معلومه سعی داره که تلش رو در بیاره و البته این کار و تا آخر مجلس صد مرتبه انجام داد و البته منم صد مرتبه اون و سر جاش گذاشتم . خدایی پشت کارو حال کردین .خخخ
واما عروسی دوم که عروس خانوم میشد خواهر جاری بنده .
تو این عروسی نازنین نهایتش نیم ساعت یا من همراهی کرد اما بعدش بی دلیل شروع کرد به گریه کردن و منم مجبور شدم که به باباش تحویلش بدم و باباشم که الهی من فداش بشم تا آخر مجلس نازنین رو کنار خودش نگه داشت و منم که دست و بالم باز شده بود حسابی از خجالت مهمونا در اومدم . راستی اینم بگم که نتونستم تو عروسیه دوم از نازنین عکس بگیرم .